«اخوان لنگرودی»ریشه در خاک گیلان داشت
جمشید شمسی پورخشتاونی
اولین باری که نام مهدی اخوان لنگرودی به گوشم خورد ، بر می گردد به قبل از انقلاب و درسال 1355 از زبان فرزانه ای بنام جعفرزاد مرد که در آن منطقه به «عموجعفر» معروف شده بود ـ فرهیخته ای که مدرک آنچنانی در کارنامه اش نداشت.اما در دانش اجتماعی ، فرهنگی ، ادبی و... برای خودش وزنه ای! محسوب می شد که در ساحل زیبای کتالم رامسر (که بعد از انقلاب با پیشروی آب دریا زیر آب رفت و ناپدید شد!!!) قهوه خانه ای دایر کرده بود ، وقتی که آفتاب می خواست غروب کند می رفت نزدیک ساحل خیره به دریا که خون آلود می شد! ، باری از غم را می شد از چشمانش دید .از سیاست دور بود! اما عاشق ادبیات محلی بود. با این که منظومه های «لیله کوه» و «یه شو بوشوم روخونه» دانشمند نامی گیلان «محمود پاینده لنگرودی» ، هنوز به چاپ نرسیده بود و سینه به سینه به خطه ی شرق گیلان رسیده بود و با چه اندوهی هر از گاهی برای مان می خواند .در همان سال بود که نوار کاست گل یخ کوروش یغمایی تازه روانه بازار شده بود و شعر و ترانه اش از «مهدی اخوان لنگرودی» بود و هر زمان نوار کاست را در دستگاه ضبط و صوت می گذاشت شاعرش را برای آن هایی که اولین بار می شنیدند به آن ها معرفی می کرد.
نگارنده هم بعد از انقلاب تا سال 64 ازطریق همین «قهوه چی »نازنین به آثار چاپ شده ی اخوان لنگرودی که در اتریش ساکن بود دسترسی یافتم و ایشان هم از کانال «محمود پاینده» که خواهر زاده ی مهدی بود دریافت می کرد .تا این که در سال 64 روزنامه ی اطلاعات دوشنبه های هرهفته صفحه ای را به ادبیات اقوام اختصاص می داد و من هم در بخش شعرهای گیلکی و تالشی همکاری می کردم.تا سال66 این همکاری ادامه داشت که بسته شد و در همان صفحه روزنامه بود که محمود پاینده را پیدا کردم و ارتباط عاطفی تنگاتنگی تا زمان حیات این فرزانه داشتم .افزون بر این در مجلات آدینه ، دنیای سخن، گردن و...آثار مهدی اخوان لنگرودی را که از وین برای مطبوعات ایران جهت چاپ ارسال می شد دنبال می نمودم .
تا این که در نیمه اول دهه ی 70 از لابلای گفتگوهایی که هر از گاه با پاینده داشتم متوجه شدم که «مهدی »تا حدودی با وی سر سنگین شده و از «پاینده» گله گذار است و آن نیز بر می گشت به «هایکو» واره های محلی که چند نمونه را در اختیار آقای «پاینده» قرار داده بودند تا به واسطه ی وی که در مجله ی چیستا به سردبیری زنده یاد پرویز شهریاری که رفاقت دیرینه ای با محمود پاینده داشت و همچنین در مجله کِلک به سردبیری علی دهباشی که محمد تقی صالح پور مأمور آن شده بود و این برای مهدی اخوان لنگرودی سخت گران آمده بود. این که چرا محمود پاینده واسطه ی این کار شده است؟ـ وقتی این گلایه های اخوان لنگرودی را از زبان «پاینده» شنیدم ، کنجکاو شدم تا بدانم که اخوان با چه منطقی با «هسا شعر» زاویه دارد؟و از طرفی نگاه ویژه ای که محمود به مهدی داشت! و آن هم موضوع فامیلیتی ـ که از اهمیت بالایی برخوردار بود.که شاید این صمیمیت و آن حُجب و حیا یی که در بین شان نهفته بود و هم داد و ستدهایی که محمود پاینده با مطبوعات گیلان آن وقت داشت نکند خیلی چیزها کتمان بماند .که به ناچار از دوست فرهیخته ام زنده یاد بهزاد موسایی (خالق کتاب از کلمه تا مه)کمک طلبیدم تا گفتگویی در همین زمینه با خالق کتاب پرفروش آن سال (یک هفته با شاملو) صورت گیرد.
از طرفی هم هماهنگی ای که از قبل شده بود تا در هنر ادبیات دوره سوم محمدتقی صالح پور به چاپ برسد .گفتگو که انجام شد و در اختیار صالح پور قرار گرفت، وی شانه خالی کرد و آن هم بخاطر انتقاد از مدیر مجله ای بود که صالح پور با مجوز آن این ویژه ها را انتشار می داد که بخشی از بدنه ی گفتگو با صراحت لهجه آمده بود:«در گذشته [نشریه...!] دریچه های تابناکی را به وسیله ی[مدیر مجله!] و شاعران آن خطه کشور «هساشعر»گامی بود که [مدیر مجله...] در این راه برای شاعران هم نسل خود برداشته اما کم کم روند طبیعی تکاملی اش را از دست داد به طوری که بعدها «کمرنگی»آن ها در شعر گیلکی به وضوح دیده شد و مانند مُد هر تازه رسیده ای از گفتن چنین شعرهای شرمساری از خود نشان می دهد. مخصوصاً با آن ترجمه های تحت لفظی که حال آدم را بهم می زند[مدیر مجله...] نباید درایت اش را در این بی هوده صرف کند باز می گویم کمی بیشتر سخت گیری کند و هر چیزی را چاپ نکند...»و از طرفی هم این انتقاد محکم با آن صراحت لهجه ی استاد مهدی اخوان لنگرودی به نوعی به محمود پاینده هم بود تا به در گفته!دیوار حساب کار دستش بیاید و به دنبال سفارش هر پدیده ای نرود! پاینده هم در آن چند سال عمر پربرکت خود به آن پایبند شد.
زنده یاد بهزاد موسایی هم که بهانه جویی های صالح پور را که ملاحظه نمودو شاید هم حق با صالح پور بود !!!به ناچار بخش هایی از پرسش ها را افزون تر نمود تا همانند یک کتاب جامع در اختیار اهل فن قرار گیرد خصوصاً این که اخوان لنگرودی ، این بار نوک پیکان نقد خود را به سوی شمس لنگرودی گرفته که آمده بود:« تعجب من در آن است که شمس لنگرودی عزیز با آن همه تجربه ی شعری اش چرا خودش را قاطی شعرهای گیلکی می کند .او اصلاً متعلق به دنیای چنین شعرهایی نیست .هرچند زبان مادری اش گیلکی است ، اما زبان شعری اش فرق می کند .این جاست که سؤال پیش می آید که گاهی شاعر نمی داند متعلق به کدام منطقه از شعر باید قرار بگیرد تا شخصیت شعرهایش را محکم تر همه جانبه تر معرفی کند...»
کتاب «ببار اینجا بر دلم» از زوایای مختلف به ادبیات کشور و اقوام گیلانی پرداخته و به تفسیر و تحلیل آن نشسته است و هر بخش از این تقویم از ظرافت های خاصی برخوردار است و یک به یک را در این گفتگو برای مخاطب خود برشمرده است و آن هم از منظر جامعه شناسی و نقش پذیری آن با معانی و بار معرفتی که دارد ـ بی آن که نگاه مقلد گونه ی خود را حاکم بر هر فصل از گفتگو نماید و دارد خود را ناظر بر حقیقتی که دهه ها با آن درگیر بوده و تا آن جا که احساس مسئولیت می کند که منظومه های محلی شرق گیلان را که متعلق به محمود پاینده باشد به انگلیسی ترجمه و در اختیار ادبیات مدرن جهانی قرار دهد.تا گفته باشد ، اگر مترجم خارجی می آید رباعیات خیام را ترجمه می کند ،چرا ما با ادبیات اقوام چنین نکینم که این همه داشته های مدرن در دل خویش دارد . بعد همین مهدی اخوان لنگرودی در گیلان و درجامعه رسانه ای و مطبوعات محلی علی الخصوص «گیلان شناسی»مورد بی مهری قرار می گیرد .تا آن جایی که خاموشی و فراموشی به حلقه ی محفلی پیش می رود!!! که حتا خبر درگذشت مهدی اخوان لنگرودی نیز کم رنگ و بایکوت می گردد و این درد است.وقتی که شاعر و نویسنده خود در همین گفتگو جهان معاصر ش را اینگونه نگریسته و آورده است:
« من به هیچ دهه ای متعلق نیستم ، هرچند در آن دهه ها زندگی کرده ام من متعلق به لحظه لحظه های شعر و نوشته ها» هستم .من بخش شده ای در جهان هستم و می دانم «خانه ام» کجاست .آسمان سقف بالای سرم و خاک خوابگاه من که فقط ستاره ها و وماه را تماشامی کنم ».
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .